دوستان هر كدام در عشق معشوقي ميسوزند .
غروب و طلوع غم انگيز را مشاهده ميكنند و با تجديد خاطرات اشك ميريزند .
وصال ها به جدايي و جدايي ها به وصال مي گرايد .
عشاقي غرق در صحنه هاي شورانگيز وصال زندگي ميكنند و هر لحظه براي توصيف
معشوقه ي خويش به قلم و طبيعت پناهنده ميشوند تا بتوانند ثتاي وصال گويند.
عشاقي ديگر چند گوشه اي خلوت و دنج را برگزيده دست زير زنخدان نهاده و به
يار رفته به قهر و عمر كوتاه وصال مي انديشند . غم و اندوه حسرت و ناكامي
وجودشان را احاطه كرده است .آنها هم در صدد هستند تا عظمت وصال و
دردناكترين ساعات عمر خويش را كه در هجر مي گذراتتد تبديل به وصال و عشق
پاك نمايند .
خدايا ! خدايا ! به همه ي ما تظر كن ! همه نياز به عشق و ... داريم خودت
وجودمان را سرشار از عشق و وفا كن ! خدايا عشق ابدي نصيبمان كن ! خدايا
عشق شيرين خودت را هم از ما دريغ نكن و به همه ي مان از عشق لم يزلي
بچشان!!!
نظرات شما عزیزان: